کرایهگذاریfare structureواژههای مصوب فرهنگستانمیزان کرایۀ متناسب با فاصلۀ سفر که ممکن است بهصورت ثابت یا پلکانی باشد
داره کرهلغتنامه دهخداداره کره . [ رِ ک ُرْ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ای تیوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد، در 23هزارگزی شمال خاوری نورآباد و 15هزارگزی خاور راه شوسه خرم آباد به کرمانشاه ، کوهستانی ، سردسیر و مالاریائی ، دارای <spa
hiresدیکشنری انگلیسی به فارسیاستخدام می کند، کرایه، اجاره، مزد، اجرت، پرداخت، کرایه دادن، استخدام کردن، اجیر کردن، کرایه کردن
hireدیکشنری انگلیسی به فارسیاستخدام، کرایه، اجاره، مزد، اجرت، پرداخت، کرایه دادن، استخدام کردن، اجیر کردن، کرایه کردن