خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
کرده
لهجه و گویش مازنی
korde مقداری از زمین تسطیح شده که برای سبزی کاری از آن استفاده ...
-
واژههای مشابه
-
نَزَر کِردَه
لهجه و گویش بختیاری
nazar kerda نظر کرده (منظور از چشمه، قنات، درخت یا هر چیز نظر کرده آن است که مورد توجه یکى از مقدسان واقع شده و آسیبپذیر نیست).
-
کرده لاک
لهجه و گویش مازنی
kerde lak ظرفی چوبی که چوپانان و گالشان از آن جهت صرف غذا یا برخی امور ...
-
سا کِردَه
لهجه و گویش بختیاری
sâ kerda باران بند آمده، ابرها پراکنده شده، آسمانصاف شده.
-
هف کرده
لهجه و گویش تهرانی
باد کرده ،ورم کرده.
-
نظر کرده
لهجه و گویش تهرانی
مورد توجه اولیا و انبیا
-
نم کرده
لهجه و گویش تهرانی
رفیقه
-
عزیز کرده
لهجه و گویش تهرانی
لوس ،فرد مورد توجه
-
تور کرده کار
لهجه و گویش مازنی
toor kerde kaar رفتار جنون آمیز
-
مث عقرب تَف کرده
لهجه و گویش تهرانی
سرگردان
-
گور پدرش کرده
لهجه و گویش تهرانی
ناسزا.
-
دُم علم کرده
لهجه و گویش تهرانی
آماده نزاع و دعوی است قهر کرده است.
-
شاشش کف کرده
لهجه و گویش تهرانی
به حد بلوغ رسیده است
-
سرخ کردنی،سرخ کرده،تفت داده
لهجه و گویش تهرانی
غذائی که با روغن تفت دادهاند