خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
کرفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
کرفت
/kereft/
معنی
پلید؛ چرکین.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
dirty, filthy
-
جستوجوی دقیق
-
کرفت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹کنفت› [قدیمی] kereft پلید؛ چرکین.
-
کرفت
لغتنامه دهخدا
کرفت . [ ک ِ رِ ] (اِ) چرکنی و کثافت باشد. (برهان ) (آنندراج ). چرکینی . پلیدی . نجاست . ناپاکی . (ناظم الاطباء). شوخگنی . شوخگینی . || (ص ) شخصی را گویند که خود را از نجاست پاک نسازد و ملاحظه از نجاست نکند. (برهان ) (آنندراج ).کسی که خود را از نجاست...
-
کرفت
لغتنامه دهخدا
کرفت . [ ک ِ رِ ] (اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی میانه ٔ شمال و مغرب شهر خفر. (فارسنامه ٔ ناصری ).
-
کرفت
فرهنگ فارسی معین
(کِ رِ) (ص .) پلیدی ، نجاست ، چرک .
-
کرفت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
dirty, filthy