کرکوتلغتنامه دهخداکرکوت . [ ] (اِخ ) شهری در مغرب حلوان که نام قدیمی آن کرکه بوده است . (ترجمه ٔ تاریخ ایران تألیف سایکس ج 1 ص 597).
کرکثلغتنامه دهخداکرکث . [ ] (اِخ ) شهرکی است به ماوراءالنهر از حدود اسروشنه با کشت و برز و مردم بسیار. (حدود العالم ).
قرقدلغتنامه دهخداقرقد. [ ق ِ ق ِ ] (اِخ ) کوهی است نزدیک مکه نزدیک معدن البرام و یسوم . برخی آن را قدقد نامند، ولی کندی قدقد را جای دیگری داند.