تضحيةدیکشنری عربی به فارسیقرباني , قرباني براي شفاعت , فداکاري , قرباني دادن , فداکاري کردن , قرباني کردن جانبازي
sacrificeدیکشنری انگلیسی به فارسیقربانی، فدا، فدیه، قربانی برای شفاعت، قربانی کردن جانبازی، فدا کردن، قربانی دادن، ذبح کردن
sacrificesدیکشنری انگلیسی به فارسیفداکاری، قربانی، فدا، فدیه، قربانی برای شفاعت، قربانی کردن جانبازی، فدا کردن، قربانی دادن، ذبح کردن
کسیلغتنامه دهخداکسی . [ ک ُس ْی ْ ] (ع اِ) مؤخره و پایین هرچیزی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) . || مؤخر سرین . ج ، اکساء. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).- رکب کسیه ؛ رکب اکسأه ، بر گردن او افتاد. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) .
کسیلغتنامه دهخداکسی . [ ک َ ] (حامص ) شخصیت . فردیت . آدمیت . (ناظم الاطباء). کس بودن . شخصیتی داشتن . در شمار مردم مهم بودن : هرکه او نام کسی یافت از آن درگه یافت ای برادر کس او باش و میندیش ز کس .سنائی .
کسیلغتنامه دهخداکسی . [ ک َ ] (ضمیر مبهم ) (مرکب از کس +ی نکره ). یک کس . یک شخص . شخصی . (ناظم الاطباء) : هرآنکه جز تو کسی را وزیر پنداردجلال و قدر تو واجب کند بر او تعزیر. (از لباب الالباب ).|| هرکس . || احدی . (ناظم الاطباء). ه
کسیلغتنامه دهخداکسی . [ ک ُ سا ] (ع اِ) ج ِ کِسوَة و کُسوَة. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). رجوع به کسوة شود.
تاکسیلغتنامه دهخداتاکسی . (فرانسوی ، اِ) کلمه ٔ فرانسه متداول در زبان فارسی است و اختصار کلمه ٔ «تاکسی -اتو» میباشد. اتومبیل کرایه که در داخل شهرها مسافران را از نقطه ای به نقطه ٔ دیگر برد.
چرکسیلغتنامه دهخداچرکسی . [ چ َ ک َ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به ولایت چرکس . مردم چرکس . (ناظم الاطباء). اهالی چرکس . رجوع به چرکس شود. || قسمی لباس . نوعی لباس .