کشانشtraction 2واژههای مصوب فرهنگستاننیروی وارد بر جسم درحالحرکت، که از اصطکاک چسبشی (adhesive friction) جسم و سطح حاصل میشود
کشانش خیسwet tractionواژههای مصوب فرهنگستانمیزان کشانش یا چنگزنی تایر در جادۀ خیس و توانایی آن در پخش آب برای مقابله با آبپیمایش
کشنیزلغتنامه دهخداکشنیز. [ ک ِ / ک ُ ] (اِ) کشنیج . گشنیز : به چرخ گندناگون بر دو نان بینی ز یک خوشه که یک دیگ ترا کشنیز ناید زان دوتا نانش . خاقانی .رجوع به گشنیز و غیاث شود.
قشنیزلغتنامه دهخداقشنیز. [ ق ِ ] (معرب ، اِ) معرب گشنیز فارسی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به قشنیزة شود.
کشانش خیسwet tractionواژههای مصوب فرهنگستانمیزان کشانش یا چنگزنی تایر در جادۀ خیس و توانایی آن در پخش آب برای مقابله با آبپیمایش
تایر گُلبرفیsnow tyreواژههای مصوب فرهنگستانتایری که نقش رویۀ آن طوری طراحی شده است تا در برف کشانش بهتری ایجاد کند
دنده 1lugواژههای مصوب فرهنگستانهریک از آجهای پهنی که در عرض رویه قرار دارند و توان کشانش تایر را افزایش میدهند
شیارکsipe, tread sipeواژههای مصوب فرهنگستانشکاف کوچک و باریکی که بر روی آجقطعه ایجاد میکنند تا کشانش تایر بر روی جادۀ خیس افزایش یابد
تایر چهارفصلall-season tyre/ all season tyerواژههای مصوب فرهنگستانتایری با رویۀ بادوام و قدرت کشانش مناسب در جادههای خیس و خشک که حرکتی نرم و بیصدا دارد
شیاراندازیgroovingواژههای مصوب فرهنگستاندر طراحی تایر، ایجاد شیارهایی با عمق و زاویههای مختلف بر روی رویه برای بهبود کشانش، ترمزگیری یا پایداری جانبی
کشانش خیسwet tractionواژههای مصوب فرهنگستانمیزان کشانش یا چنگزنی تایر در جادۀ خیس و توانایی آن در پخش آب برای مقابله با آبپیمایش