ترجمه مقاله

کشتن

koštan

۱. به هلاکت رساندن؛ به قتل رساندن.
۲. ذبح کردن.
۳. [مجاز] مقهور کردن؛ شکست دادن.
۴. [مجاز] به شدت کار کردن؛خسته کردن.
۵. [عامیانه، مجاز] در بازی نرد، خارج کردن مهره از بازی.
۶. [قدیمی، مجاز] خاموش کردن چراغ و مانند آن.

۱. قتل
۲. ذبح، نحر

ترجمه مقاله