کِشَندtideواژههای مصوب فرهنگستانبالا و پایین رفتن دورهای سطح آب اقیانوس و پوستۀ زمین براثر نیروهای گرانشی ماه و خورشید
خیز کِشَندrise of tide, tidal riseواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ عمودی از سطح مبنای کِشَندی تا سطح بالاتر آب
حوضچة کشَندیcamber1واژههای مصوب فرهنگستانبندرگاهی که امروزه برای شناورهای کوچکی که ورود و خروج آنها با کشَند آب انجام میشود به کار میرود، ولی در قدیم برای تخلیه و بارگیری الوار به کار میرفت
طرخلغتنامه دهخداطرخ . [ طَ ] (معرب ، اِ) مخفف ِ اصطرخ (اصطخر). تالاب . اصطرخ آب . (مهذب الاسماء) : بدان تا نهند از بَرِ چاه چرخ کشند آب از چاه چندی به طرخ . فردوسی .رجوع به فهرست ولف و فرهنگ شعوری ج 2</s