لغتنامه دهخدا
کهدل . [ ک َ دَ ] (ع ص ) زن جوان فربه . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زن جوان فربه نعمت پرورده . (از اقرب الموارد). || پیر کلان سال ، از لغات اضداد است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گنده پیر کلان سال . (ناظم الاطباء). عجوز. (اقرب الموارد). || دختر نوجوان . (منتهی ا