کعکبیةلغتنامه دهخداکعکبیة. [ ک ُ ک ُ بی ی َ ] (ع اِ) قسمی از شانه . (منتهی الارب ) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ).
کعکبةلغتنامه دهخداکعکبة. [ ک ُ ک ُب ْ ب َ ] (ع اِ) حلقه بسته ٔ مویهای بافته شده به اینکه همه ٔ مویهای سر را در چهار توک ببافند و یکی را در دیگری درآرند. (از منتهی الارب ) || نوعی از شانه . (از منتهی الارب ).
قعقبةلغتنامه دهخداقعقبة. [ ق َ ق َ ب َ ] (ع مص ) زخم کردن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (اِ) زخم . (منتهی الارب ).