کفزداdefoamerواژههای مصوب فرهنگستانمادهای با کشش سطحی اندک و کمسازگار با کف که برای واپایش و جلوگیری از ایجاد انواع کف یا از بین بردن آنها به کار میرود
کفزداییdefoamingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند واپایش و جلوگیری از ایجاد انواع کف یا از بین بردن آنها
پساموجcoda waves, coda 2واژههای مصوب فرهنگستانبخشی از امواج ثبتشده در لرزهنگاشت که به دنبال موجهای مشخصی میآیند
ضریب کیفیت پساموجcoda Q, coda attenuationواژههای مصوب فرهنگستانپارامتر تعیینکنندۀ اُفت دامنۀ پساموج S در زمان، در زمینلرزۀ محلی با فرض تک پراکنش S به S
کو کوفرهنگ فارسی عمید۱. (زیستشناسی) = فاخته۲. آواز فاخته: ◻︎ آن قصر که بر چرخ همیزد پهلو / بر درگهِ او شهان نهادندی رو ـ دیدیم که بر کنگرهاش فاختهای / بنشسته همیگفت که کوکو کوکو (خیام: ۱۰۲).
کفزداییdefoamingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند واپایش و جلوگیری از ایجاد انواع کف یا از بین بردن آنها
کفزداییdefoamingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند واپایش و جلوگیری از ایجاد انواع کف یا از بین بردن آنها