کلاشکهلغتنامه دهخداکلاشکه . [ ک َ ش َ ک ِ / ک ِ ] (اِ) قلابی را گویند که چیزها با آن از چاه برآرند. (برهان ). کلاژکه . (حاشیه ٔ برهان چ معین .) چنگکی است که بدان چیزهای افتاده به چاه را درآورند. و جائی آویخته چیزها بدان آویزند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رج
کلاسيکيدیکشنری عربی به فارسیمطابق بهترين نمونه , ادبيات باستاني يونان و روم , باستاني , مربوط به نويسندگان قديم لا تين ويونان , رده اي , کلا سيک
کلاژکهلغتنامه دهخداکلاژکه . [ ک َ ژَ ک َ/ ک ِ ] (اِ) قلاب را گویند عموماً و قلابی که بدان چیزهایی که در چاه افتاده باشند برآرند، خصوصاً. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به کلاشکه شود.