قُلُمْبَگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی کنایه ، سخنی که در آن ریشخند پنهان است ، سخن سنگین و منظور رساندن بصورت غیر مستقیم
قلمبواژهنامه آزادقُلُمْبَ:(gholomba) در گویش گنابادی یعنی کنایه ، سخنی که در آن ریشخند پنهان است ، سخن سنگین و کنایه آمیز که منظور شخص را غیر مستقیم می رساند
کریستف کلمبلغتنامه دهخداکریستف کلمب . [ ک ِ ت ُ ک ُ ل ُ ] (اِخ ) از دریانوردان ایتالیائی است . در سال 1436م . در ژن متولد شد. پدرش موسوم به دومی نیگ کلمب نساج بود، پس از آن به تجارت نوشابه و پنیر پرداخت و در پیری به ژن آمد. کریستف جوان را برای فراگرفتن نساجی به کارگ
کلمبولغتنامه دهخداکلمبو. [ ک ُ ل ُ ب ُ ] (اِخ ) بندری در جزیره ٔ سیلان که مرکز این جزیره نیز هست و 425000 تن سکنه دارد. بندری است پر آمد و رفت ویکی از مراکز صنعتی نیز می باشد. (از لاروس ). در دهانه ٔ رود کلانی واقع است و بزرگترین شهر و بندر سیلان و مرکز استخرا
کلمبهلغتنامه دهخداکلمبه . [ ک ُ ل ُ ب َ / ب ِ ] (اِ) نوعی نان شیرینی در تداول مردم خراسان . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کلنبه . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلنبه شود.
کلمبیالغتنامه دهخداکلمبیا. [ ک ُ ل ُ ] (اِخ ) کلمبی . کشور جمهوری در امریکای جنوبی که در شمال غربی این قاره و در میان دو اقیانوس اطلس و کبیر واقع شده است و مساحت آن 139000 کیلومتر مربع است و 11548000 تن سکنه دارد. پایتخت آن بوگ
کلمبیالغتنامه دهخداکلمبیا. [ ک ُ ل ُ ] (اِخ ) کلنبیا . مرکز کارولین جنوبی از ممالک متحده ٔ امریکای شمالی که در حدود 869000 تن سکنه دارد. (از لاروس ).
واتلینگلغتنامه دهخداواتلینگ . (اِخ ) نخستین جزیره از جزایر باهاما [ نزدیک سواحل فلوریدا ] که اسپانیائیها (کریستف کلمب و همراهان ) در بامداد روز جمعه 12 اکتوبر 1492 به آن برخوردند. کلمب آنجا را سن سالوادر (یعنی نجات دهنده ٔ مقدس
سان لوکارلغتنامه دهخداسان لوکار. (اِخ ) شهر و بندری است از اسپانیا در ایالت قادس دارای 35400 تن سکنه .کلمب سومین مسافرت خود را از آنجا شروع کرده است .
آمریک وسپوسلغتنامه دهخداآمریک وسپوس . [ م ِ وِ ] (اِخ ) (854 - 917 هَ .ق . / 1451-1512 م .) نام دریانوردی از مردم فلورانس . چهار ب
پالس دلافرنترالغتنامه دهخداپالس دلافرنترا. [ ل ُ دُ رُ ت ِ ](اِخ ) قصبه ای از اسپانیااز ایالت هوئلوا دارای 1600 تن سکنه . و آنرا بروزگار گذشته بندری بود که امروز از شن پوشیده شده است و از آنجا کریستف کلمب برای کشف امریکا سوار کشتی شد.
کلمبولغتنامه دهخداکلمبو. [ ک ُ ل ُ ب ُ ] (اِخ ) بندری در جزیره ٔ سیلان که مرکز این جزیره نیز هست و 425000 تن سکنه دارد. بندری است پر آمد و رفت ویکی از مراکز صنعتی نیز می باشد. (از لاروس ). در دهانه ٔ رود کلانی واقع است و بزرگترین شهر و بندر سیلان و مرکز استخرا
کلمبهلغتنامه دهخداکلمبه . [ ک ُ ل ُ ب َ / ب ِ ] (اِ) نوعی نان شیرینی در تداول مردم خراسان . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کلنبه . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلنبه شود.
کلمبیالغتنامه دهخداکلمبیا. [ ک ُ ل ُ ] (اِخ ) کلمبی . کشور جمهوری در امریکای جنوبی که در شمال غربی این قاره و در میان دو اقیانوس اطلس و کبیر واقع شده است و مساحت آن 139000 کیلومتر مربع است و 11548000 تن سکنه دارد. پایتخت آن بوگ
کلمبیالغتنامه دهخداکلمبیا. [ ک ُ ل ُ ] (اِخ ) کلنبیا . مرکز کارولین جنوبی از ممالک متحده ٔ امریکای شمالی که در حدود 869000 تن سکنه دارد. (از لاروس ).
کریستف کلمبلغتنامه دهخداکریستف کلمب . [ ک ِ ت ُ ک ُ ل ُ ] (اِخ ) از دریانوردان ایتالیائی است . در سال 1436م . در ژن متولد شد. پدرش موسوم به دومی نیگ کلمب نساج بود، پس از آن به تجارت نوشابه و پنیر پرداخت و در پیری به ژن آمد. کریستف جوان را برای فراگرفتن نساجی به کارگ