لغتنامه دهخدا
کله دار. [ ک ُ ل َه ْ ] (نف مرکب ) کنایه از پادشاه جبار است . (برهان ) (آنندراج ). پادشاه جبار و غالب و پیروز. (ناظم الاطباء). پادشاه صاحب جاه . (فرهنگ فارسی معین ). تاجدار. که حشمت و جاه و مقام دارد : سر میفراز تا کله داران سرت بی مغز چون کله