کندهکاریشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه کندهکاریشده، حکاکیشده، تراشیده، کلیشه تراشدار، تراش برجسته، برآمده