کوارالغتنامه دهخداکوارا. [ ک ُ / ک َ ] (اِ) به معنی کواده است که چوب آستان در خانه باشد. (برهان ) (از ناظم الاطباء). ظاهراً مصحف کواده . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). و رجوع به کواده شود.
قهاریلغتنامه دهخداقهاری . [ ق َهَْ ها ] (حامص ) چیرگی سخت . || کینه ورزی و انتقام . (فرهنگ فارسی معین ).
قهراًلغتنامه دهخداقهراً. [ ق َ رَن ْ ] (ع ق ) جبراً و اضطراراً. (اقرب الموارد). بزور. || با قوت و توانایی . || با زبردستی . (ناظم الاطباء).