کاثعةلغتنامه دهخداکاثعة. [ ث ِ ع َ ] (ع ص ) شفةٌکاثعةٌ؛ لب سرخ یا ستبر پر از خون و لثةٌ کاثعةٌ کذلک . و شفةٌ کاثعةٌ باثعةٌ؛ لب ستبر. (منتهی الارب ).
کوتاهیلغتنامه دهخداکوتاهی . (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز است و 209 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).