کیالجةلغتنامه دهخداکیالجة. [ ک َ ل ِ ج َ ] (ع اِ) ج ِ کیلجة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به کیلجة و کیله شود.
حره ٔ کالجیلغتنامه دهخداحره ٔ کالجی . [ ح ُرْرَ ی ِ ل ِ ] (اِخ ) لقب دختر امیر سبکتکین ، خواهر محمود و او را محمود به مأمون ابوالعباس خوارزمشاه به زنی داده بود. رجوع به حره ٔ ختلی و حره ٔ زینب شود.
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد پسر محمد ثالث معروف بسلطان احمد خان اول . چهاردهمین از سلاطین عثمانی و نسب او مستقیماً بسیزده واسطه بسلطان عثمان غازی منتهی شود. مولد او به سال 998 هَ . ق . بودو در 1012 پس از