کومحانلغتنامه دهخداکومحان . [ ک َ م َ ] (اِخ ) دو کوه است از ریگ . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کومخان . نام دو جایگاه در ریگزار. (از معجم البلدان ).
خانلغتنامه دهخداخان . (اِ) خانه . بیت . (صحاح الفرس ) (برهان قاطع) (شرفنامه ٔ منیری ) (فرهنگ جهانگیری ) (غیاث اللغات ) (انجمن آرای ناصری ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : گفت با خرگوش خانه خان من خیز خاشاکت ازاو بیرون فکن . رودکی .تا