کوهنوردیmountaineering, alpine climbingواژههای مصوب فرهنگستانصعود رقابتی یا تفریحی از صخرهها و کوهها
کوه نوردیلغتنامه دهخداکوه نوردی . [ ن َ وَ ] (حامص مرکب ) حالت و عمل کوه نورد. کوه پیمایی . || قسمی ورزش . بررفتن از کوه برای دست یافتن بر ارتفاعات و قلل آن .
کوهنوردی با اسکیski mountaineeringواژههای مصوب فرهنگستانصعود با برفسُره/چوباسکی مخصوصی که، برای سهولت صعود، در زیر آن لایهای از جنس پوست، نصب میشود
که نوردیلغتنامه دهخداکه نوردی . [ ک ُه ْ ن َ وَ ] (حامص مرکب ) کوه نوردی . کوه پیمایی . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کوه نوردی شود.
تخت روانکاویanalytic couch, couchواژههای مصوب فرهنگستاندر روانکاوی، تخت مطب روانکاو که بیمار بر روی آن دراز میکشد و در این حالت تداعی آزاد در ذهن او تسهیل میشود و توجه او به دنیای درون و احساساتش افزایش مییابد
کوهنوردی با اسکیski mountaineeringواژههای مصوب فرهنگستانصعود با برفسُره/چوباسکی مخصوصی که، برای سهولت صعود، در زیر آن لایهای از جنس پوست، نصب میشود