فرهنگ فارسی عمید
پستاندار و نشخوارکننده از راستۀ شکافتهسُمها، با دست و پای دراز و باریک و چشمان زیبا که در دویدن معروف است: ◻︎ دیدی آن جانور که زاید مشک / نامش آهو و او همه هنر است (خاقانی: ۶۸)، ◻︎ یا رب آن آهوی مُشکین به خُتَن بازرسان / وآن سهیسرو خرامان به چمن بازرسان (حافظ: ۷۷۲).⟨ آهوی مشک (تاتار،