کوپرلغتنامه دهخداکوپر. [ پ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان منکور است که در بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع است و 316 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
روکشکاری گرمmould cure retreading, hot cap, mould cure, hot retreading, remouldingواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن رویۀ خام را بر مَنجید سابخورده میکشند و سپس در قالب گرم میپزند
واگنک پشتِ کارpush carواژههای مصوب فرهنگستانواگن کاری چهارچرخهای برای حمل افراد و مصالح سنگین که میتوان آن را هل داد یا با موتور به حرکت درآورد
فرغون پشتکارtrack dolly, rail dolly, pony carواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای متشکل از چرخ ـ محور با لبه و کفی شبیه به فرغون برای حمل مصالح خط بهصورت دستی در مسافتهای کوتاه
کوپراتسلغتنامه دهخداکوپراتس . [ ک ُ پ ِ ] (اِخ ) رودی است که به قول دیودور به رود پس تیگر (کارون ) می ریزد. (تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2010).
کوپریلیلغتنامه دهخداکوپریلی . [ ک ُ ] (اِخ ) محمدپاشا یکی از مقتدرترین صدراعظم های دولت عثمانی (متوفی 1072 هَ . ق .). وی نخست خزانه دار خسروپاشا، میرآخور قره مصطفی پاشا و بعد والی ایالات شام و قدس و طرابلس گردید. کوپریلی در سال 1061</s
کوپراتسلغتنامه دهخداکوپراتس . [ ک ُ پ ِ ] (اِخ ) رودی است که به قول دیودور به رود پس تیگر (کارون ) می ریزد. (تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2010).
کوپریلیلغتنامه دهخداکوپریلی . [ ک ُ ] (اِخ ) محمدپاشا یکی از مقتدرترین صدراعظم های دولت عثمانی (متوفی 1072 هَ . ق .). وی نخست خزانه دار خسروپاشا، میرآخور قره مصطفی پاشا و بعد والی ایالات شام و قدس و طرابلس گردید. کوپریلی در سال 1061</s
زوج کوپرCooper pairواژههای مصوب فرهنگستانحالت مقیدی از دو الکترون با تکانه و اسپین متقابل در یک محیط اَبَررسانا