تخت روانکاویanalytic couch, couchواژههای مصوب فرهنگستاندر روانکاوی، تخت مطب روانکاو که بیمار بر روی آن دراز میکشد و در این حالت تداعی آزاد در ذهن او تسهیل میشود و توجه او به دنیای درون و احساساتش افزایش مییابد
محصول فروشیcash crop, cash grainواژههای مصوب فرهنگستانمحصولی که زارعان مستقیماً و بهآسانی آن را به فروش میرسانند و به مصارف دیگر از قبیل تغذیۀ دام نمیرسد
پول الکترونیکیelectronic money, electronic cash, cybermoney, cybercash, DigiCash, digital money, digital cashواژههای مصوب فرهنگستانپولی که ازطریق اینترنت ردوبدل میشود متـ . ای ـ پول e-money, e-cash
کژکوژلغتنامه دهخداکژکوژ. [ ک َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) کج و کوج . شکسته بسته . (یادداشت مؤلف ) : با وی بزبان حال گفتم این قصه چنانکه هست کژکوژ.انوری .