کَنِ پِشکِنگویش دزفولیکندن و پاشیدن ، اصطلاحاً با پا کندن زمین و پخش کردن خاک توسط مرغ و خروس و ... به معنای جستن هم بکار می رود
کن لم یکنواژهنامه آزادکُن لَم یَکُن. عبارتی است عربی به معنی لُغویِ بود آنچه بود. این عبارت در زمینهٌ اقتصادی به معاملاتی نسبت داده می شود که براساس ناهماهنگی و یا ناهماهنگی هایی با قرارهایِ قبلیِ بین طرفین معامله، مُلغی تلقّی مشوند.