کُدبندencoder, coder 1واژههای مصوب فرهنگستانشخص یا برنامه یا نرمافزار یا دستگاه تبدیل اطلاعات به صورتی دیگر و براساس رمزگذاری معین
قیدبندلغتنامه دهخداقیدبند. [ ق َ / ق ِ ب َ ] (اِ مرکب )قلعه و حصار. (آنندراج ). دژ. (فرهنگ فارسی معین ).
کُدبندیencoding, coding 1واژههای مصوب فرهنگستانفرایند تبدیل اطلاعات به صورتی دیگر براساس رمزگذاری معین
کُدبندیشدهencodedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی اطلاعاتی که براساس رمزگذاری معینی به صورتی دیگر تبدیل شده باشد
کُدبندیencoding, coding 1واژههای مصوب فرهنگستانفرایند تبدیل اطلاعات به صورتی دیگر براساس رمزگذاری معین
کُدبندیشدهencodedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی اطلاعاتی که براساس رمزگذاری معینی به صورتی دیگر تبدیل شده باشد