کسالیلغتنامه دهخداکسالی . [ ک ُ / ک َ / ک ِ لا/ ک َ لی ] (ع ص ، اِ) ج ِ کَسلان . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ).
اسپرسوساز کپسولیcapsule espresso machine,capsule coffee machineواژههای مصوب فرهنگستاناسپرسوسازی که در آن بهجای سابة قهوه از کپسول آمادة حاوی سابة قهوه استفاده میشود
کسلیلغتنامه دهخداکسلی . [ ک َ لا ] (ع ص ، اِ) ج ِ کسلان . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به کسلان شود.
کشلی خانلغتنامه دهخداکشلی خان . [ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از امراء محمد خوارزمشاه بخارا بوده است . (جهانگشای جوینی ج 1 ص 80).