کلوئیدcolloidواژههای مصوب فرهنگستانحالتی حد واسط بین محلول و تعلیق که در آن بزرگی ذرههای حلشونده بهاندازهای است که نور را پراکنده میکنند و درعینحال آنقدر کوچکاند که تهنشین نمیشوند
کلوئید حفاظتیprotective colloidواژههای مصوب فرهنگستانموادی که برای محافظت ذرات باردارشدۀ کلوئیدی از لخته شدن در یک محلول به کار برده میشوند
کولیتلغتنامه دهخداکولیت . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) ورم مخاط روده ٔ فراخ که معمولاً با عوارض دفع بلغم و خون و چرک همراه است . ورم قولون . (فرهنگ فارسی معین ).
کولیتفرهنگ فارسی معین(کُ) [ فر. ] (اِ.) ورم مخاط رودة فراخ که معمولاً با عوارض دفع بلغم و خون و چرک همراه است ، ورم قولون .