کپهسازیpilingواژههای مصوب فرهنگستانبرداشت بینههای تمامدرخت یا چوبکها و قرار دادن آنها بهصورت تودههای بزرگ
درگیریهایى كه به باز پسگیرى (آزاد سازى) شهر انجامیددیکشنری فارسی به عربیالإشتباكات الّتى انتهت باستعادة المدينة
کپه کشلغتنامه دهخداکپه کش . [ ک َ پ َ / پ ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) آنکه کپه کشد. کشنده ٔ کپه همچون ناوه کش . رجوع به کپه شود.
فال فاللغتنامه دهخدافال فال . (ق مرکب ) بخش بخش . قسمت قسمت . چندتاچندتا. کپه کپه .- فال فال کردن ؛ کپه کپه کردن .رجوع به فال شود.