لغتنامه دهخدا
کچل . [ ک ُ چ َ / ک َ چ َ ] (اِ) بمعنی کچک و آن جانوری باشد که مشک آب را پاره کند. (از برهان ). جانور مشک در. کچل و کچر یکی تصحیف است . (از آنندراج ). رجوع به کچل شود. || (ص ) آدمی و حیوانی را نیز گفته اند که پایهای او کجواج باشد یعنی راست و