کژرفتارلغتنامه دهخداکژرفتار. [ ک َ رَ ] (ص مرکب ) بدسلوک . کسی که رفتارش ناراست و ناهموار باشد. کج رفتار. که بر مراد کس نرود. که خلاف مراد کس رود. || کوزپشت . (ناظم الاطباء).
کژرفتاریلغتنامه دهخداکژرفتاری . [ ک َ رَ ] (حامص مرکب ) کج رفتاری . بدسلوکی . رفتار بد و ناشایست و ناراست . (ناظم الاطباء).
کژرفتاریلغتنامه دهخداکژرفتاری . [ ک َ رَ ] (حامص مرکب ) کج رفتاری . بدسلوکی . رفتار بد و ناشایست و ناراست . (ناظم الاطباء).
کژرفتاریلغتنامه دهخداکژرفتاری . [ ک َ رَ ] (حامص مرکب ) کج رفتاری . بدسلوکی . رفتار بد و ناشایست و ناراست . (ناظم الاطباء).