کیک فنجانیcup cake, fairy cake, patty cakeواژههای مصوب فرهنگستانکیک اسفنجی کوچک و گردی که در قوطیهای مسی جداگانه یا قالبهای کاغذی پخته میشود
کیک اسفنجیsponge cakeواژههای مصوب فرهنگستانکیک متخلخل و سبک تهیهشده از آرد خودورا و شکر و تخممرغ زده و طعمدهندهها
کیک لیوانیmug cakeواژههای مصوب فرهنگستانکیکی که در درون لیوانی بزرگ و با استفاده از تندپز در مدتی کوتاه پخته میشود
ککیلغتنامه دهخداککی . [ ک َ ] (اِ) ککه است که فضله وافگندگی و غایط آدمی باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). ککه . سرگین آدمی . (انجمن آرا). و رجوع به ککه شود.
ککیلغتنامه دهخداککی . [ ک َ ] (اِ) ککه است که فضله وافگندگی و غایط آدمی باشد. (برهان ) (ناظم الاطباء). ککه . سرگین آدمی . (انجمن آرا). و رجوع به ککه شود.
ترککیلغتنامه دهخداترککی . [ ت ُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شبانکاره که در بخش برازجان شهرستان بوشهر و 21 هزارگزی شمال باختری برازجان و 6 هزارگزی رودخانه ٔ شاپور قرار دارد. جلگه و گرمسیر است و 200