لغتنامه دهخدا
جعده . [ ج َ دَ ] (از ع ، اِ) مؤنث جعد است . بره ٔ ماده . || ناقه ٔ قوی گرداندام . || گیاهی است خوش بوی که بر کنار رودها روید. (منتهی الارب ). گیاهی است کمتر از نیم ذرع و برگش مفروش و یک روی بالا مزغب و روی دیگر را اطراف محیط به خارهای ریزه و اطراف شاخه های او مثل قبه و بر آ