کیمیافروشیلغتنامه دهخداکیمیافروشی . [ ف ُ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل کیمیافروش . رجوع به مدخل قبل شود.
کیمیافروشلغتنامه دهخداکیمیافروش . [ ف ُ ] (نف مرکب ) کیمیافروشنده .آنکه کیمیا فروشد. (فرهنگ فارسی معین ) : در زوایای رسته ٔ معنی مفلس کیمیافروش منم .انوری .