گاوروانیلغتنامه دهخداگاوروانی . [ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در 9000گزی شمال باختری هرسم جنوب خاوری شاه آباد. دامنه ، سردسیر، دارای 180 تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ ماشالگان . محصول آن غلا
اوریونلغتنامه دهخدااوریون . [اُ ] (فرانسوی ، اِ) بناگوشی . بیماری عفونی مسری ناشی از ویروس . علائمش آماس و دردناکی غده ٔ بناگوشی و غدد دیگر بزاق و تب ، و کمونش 12 تا 26 روز است . یک دفعه ابتلای به آن ایمنی همیشگی میدهد. ممکن اس
اوریونفرهنگ فارسی عمیدبیماری ویروسی در دو غدۀ بناگوشیِ که زیر مجرای شنوایی قرار دارد تولید میشود و موجب آماس و التهاب آنها میگردد؛ بناگوشک.
گئوش اورونلغتنامه دهخداگئوش اورون . [ گ ِ او او وَ ] (اِخ ) در اوستایی لفظاً بمعنی روان چهارپایان است ودر پهلوی این نام تبدیل به گوشورون شده ، و آن فرشته ای است که پرستاری جانداران سودمند با اوست . (ایران باستان پورداود ج 1 ص 323)