اورورولغتنامه دهخدااورورو. [ اُ رو رُ ] (اِخ ) شهری است در مغرب بولیوی از آمریکای جنوبی و سومین شهر بزرگ آن با جمعیت بالغ بر 52600 تن . بنای استخراج منابع معدنی (1595م .)باعث رونق آن بوده است . (از دایرةالمعارف فارسی ).
هورورةلغتنامه دهخداهورورة. [ هََ وَرْ وَ رَ ] (ع ص ) زن هلاک شونده . (منتهی الارب ). المراءة الهالکة. (اقرب الموارد).
حورورلغتنامه دهخداحورور. [ ح َ ] (ع اِ) چیز. (منتهی الارب ): مااصبت حوروراً؛ نرسیدم بچیزی . (منتهی الارب ).
هورچهرفرهنگ نامها(تلفظ: hur čehr) (هور = خورشید + چهر = چهره) خورشید چهره ، آفتاب روی ؛ (در اعلام) نام جوانترین پسر زرتشت .