نظریۀ قیمتگذاری داراییasset pricing theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای که به تبیین قیمت داراییهای مالی در دنیایی نامطمئن میپردازد
گذارانیدنلغتنامه دهخداگذارانیدن . [ گ ُ دَ ] (مص ) گذشتن فرمودن .گذشتن کنانیدن . (ناظم الاطباء). امر کردن به عبور.
گذارانجیرلغتنامه دهخداگذارانجیر. [ گ ُ اَ ] (اِخ ) قریه ای است در شش فرسنگی میانه ٔ جنوب و مشرق ده بارز است . (از فارسنامه ٔ ناصری ص 217).
تاج گذارانلغتنامه دهخداتاج گذاران . [ گ ُ ] (حامص مرکب ) تاج گذاری . آیین تاج بر سر نهادن . در حال تاج گذاری .
نام گذارانلغتنامه دهخدانام گذاران . [ گ ُ ] (اِ مرکب ) جشن گذاران . مراسمی که نام گذاری نوزاد را برپای کنند.- شب نام گذاران ؛ شبی که به جشن نام گذاران نوزاد مخصوص است ، ششمین شب ولادت نوزاد را چون به تسمیه و نام گذاری او تخصیص دارد شب نام گذاران گویند.
گذارانیدنلغتنامه دهخداگذارانیدن . [ گ ُ دَ ] (مص ) گذشتن فرمودن .گذشتن کنانیدن . (ناظم الاطباء). امر کردن به عبور.
گذارانجیرلغتنامه دهخداگذارانجیر. [ گ ُ اَ ] (اِخ ) قریه ای است در شش فرسنگی میانه ٔ جنوب و مشرق ده بارز است . (از فارسنامه ٔ ناصری ص 217).