گرانوَردیrheopexy/ rheopectyواژههای مصوب فرهنگستانخاصیتی در آن دسته از سیالات که درطی زمان و در تنش ثابت گرانروتر میشوند
اتومبیلرانی سرعتmotor racing, auto racing, automobile racing, car racingواژههای مصوب فرهنگستانمسابقۀ سرعتی برای خودروهای تقویتشده در مسیری ویژه یا ازپیشمشخصشده
گوریدگیلغتنامه دهخداگوریدگی .[ دَ / دِ ] (حامص ) صفت گوریده . درهم وبرهمی . پریشانی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به گوریده و گوریدن شود.
گوگردچیلغتنامه دهخداگوگردچی . [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان احمدآباد بخش تکاب شهرستان مراغه . واقع در 15هزارگزی شمال تکاب و 5 هزارگزی خاور راه ارابه رو احمدآباد به تکاب . دره و معتدل و سکنه ٔ آن 172
تنوارۀ کاذبfalse bodyواژههای مصوب فرهنگستانمادۀ گرانوردی که تنش تسلیم آن زیاد ولی گرانرَوی آن نسبتاً کم است