گراووسلغتنامه دهخداگراووس . [ گ َ وو ] (اِ) چرخ روغنگیری را گویند. با یک واو هم درست است همچو طاوس و کاوس . (برهان ) (آنندراج ). و رجوع به گراوس شود.
روپوشلغتنامه دهخداروپوش . (نف مرکب / ن مف مرکب ، اِ مرکب ) هر چیزی که روی چیز دیگر را بپوشاند. (فرهنگ نظام ) (برهان قاطع). پرده . (برهان قاطع) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). آنچه بر روی کسی یا چیزی درکشند تا از برف و باران و آفتاب و گردو خاک و نظر مردمان و پشه و
روپوشفرهنگ فارسی عمید۱. آنچه روی چیزی را میپوشاند؛ هرچه که با آن روی کسی یا چیزی را میپوشانند.۲. بالاپوش؛ پرده.۳. جامۀ ساده و بلندی که بر روی لباسهای دیگر بر تن میکنند: روپوش پزشکان، روپوش پرستاران، روپوش شاگردان مدرسه.
روپوشenvelope 2واژههای مصوب فرهنگستانپوشش لاستیکی نازکی که تایر روکشی را در بر میگیرد و لبههای آن بین رینگ پخت (curing rim) و مَنجید قرار داده میشود