لغتنامه دهخدا
رنگ و بوی . [ رَ گ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شأن و شوکت . (برهان قاطع). کر و فر. (برهان قاطع) (آنندراج ). جلال و جمال . طمطراق . رونق و صفا. اعتبار و شکوه . زیبایی و وجاهت و با لفظ گرفتن و کشیدن و داشتن مستعمل است . (آنندراج ) : بر آن تخت سودابه