لغتنامه دهخدا
کرامت کردن . [ ک َ م َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بزرگواری کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || دادن . (آنندراج ). عطا کردن . بخشیدن . (فرهنگ فارسی معین ). دادن آنکه قدر و مرتبت برتر دارد. (یادداشت مؤلف ) : مبشران رابگردانیدند و بسیار کرامت کردند. (تاریخ بیهقی ).