گرمتابلغتنامه دهخداگرمتاب . [ گ َ ] (نف مرکب ) تابنده با حرارت بسیار. تابنده ٔ گرم : بجشن همایون میمون توچو گشت آفتاب از حمل گرمتاب همائی شود عدل تو کز هواشود سایه دار سر شیخ و شاب .سوزنی .
گرماتابthermotolerant, thermoduricواژههای مصوب فرهنگستاناندامگانی که میتواند در گرمایی که برای بسیاری از ریزاندامگانهای رویشی کشنده است زنده بماند