گرمخانهلغتنامه دهخداگرمخانه . [ گ َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان هروآباد، واقع در سیزده هزاروپانصدگزی جنوب باختری هروآباد و 4هزارگزی شوسه ٔ هروآباد - میانه . هوای آن معتدل ، دارای 205 تن سکنه است .
گرمخانهفرهنگ فارسی معین(گَ. نِ)(اِ.) محوطه ای برای پرورش گل و گیاه که بخشی از سقف و دیوارهایش شیشه ای است و دما و رطوبت آن نسبتاً ثابت نگه داشته می شود.
گرمخانهلغتنامه دهخداگرمخانه . [ گ َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان هروآباد، واقع در سیزده هزاروپانصدگزی جنوب باختری هروآباد و 4هزارگزی شوسه ٔ هروآباد - میانه . هوای آن معتدل ، دارای 205 تن سکنه است .
گرمخانهفرهنگ فارسی معین(گَ. نِ)(اِ.) محوطه ای برای پرورش گل و گیاه که بخشی از سقف و دیوارهایش شیشه ای است و دما و رطوبت آن نسبتاً ثابت نگه داشته می شود.
گرمخانهلغتنامه دهخداگرمخانه . [ گ َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان هروآباد، واقع در سیزده هزاروپانصدگزی جنوب باختری هروآباد و 4هزارگزی شوسه ٔ هروآباد - میانه . هوای آن معتدل ، دارای 205 تن سکنه است .
گرمخانهفرهنگ فارسی معین(گَ. نِ)(اِ.) محوطه ای برای پرورش گل و گیاه که بخشی از سقف و دیوارهایش شیشه ای است و دما و رطوبت آن نسبتاً ثابت نگه داشته می شود.