لغتنامه دهخدا
گرمی . [ گ َ ] (اِخ ) محمدقاسم کاشانی . از احفاد اهلی شیرازی است و طبعش مفطور به سخن پردازی . از باب ظرافت به لابه در بزم خود او را می بردند و به ملا گربه مخاطبش میکردند:تنها ز تو بر گرد درت میگردم گرد دل بیدادگرت میگردم رنجیده ام و بطلعتت میمیرم بیزارم و بر گ