گرهپیچ ماهیگیرfisherman’s bend, anchor bend, studding sail halyard bend, fisherman’s knotواژههای مصوب فرهنگستانگرهپیچی برای محکم بستن طناب به حلقه یا چشمی
گیره پیچلغتنامه دهخداگیره پیچ . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) گیره ای است که دهنش با پیچ بسته و باز میشود. فلز را برای سوهان کردن به دهان آن گذاشته با پیچ محکم میکنند و آن سه قسم است : دستی و میزی و پایی . (فرهنگ نظام ).
گرهپیچ عبوریcarrick bend, sailer’s knotواژههای مصوب فرهنگستانگرهپیچی که از آن برای اتصال دو طناب استفاده میکنند
گرهپیچ بَندینَکsheet bend, swab hitch, becket bend, single bend, single Hiliard bend, becket knot, weaver’s knot, becket hitch, weaver’s hitchواژههای مصوب فرهنگستانگرهی برای بستن سریع و محکم سر یک طناب به حلقه یا چشمی طناب دیگر با ضخامت متفاوت