لغتنامه دهخدا
بتو. [ ب َ ت ُ ] (اِ) قیف . (ناظم الاطباء). ترجهاله . ترجهاره . تکاب . تکاو. تکاه . راحتی . (یادداشت مؤلف ). قیف وآن پیاله مانندی باشد که در وسط سوراخی دارد و لوله ای بدان سوراخ متصل کرده باشند و چون سر دیگر لوله را بر دهن شیشه نهند گلاب و روغن و امثال آن بتوان در شیشه کرد.