گروهموجwave groupواژههای مصوب فرهنگستانچند موج که با هم منتشر میشوند، اما طولِموجشان کمی متفاوت است
موش رولغتنامه دهخداموش رو. [ رَ / رُو ] (اِ مرکب ) تنبوشه . (یادداشت مؤلف ). در تداول بنایان نوعی تنبوشه ٔ تنگ چنان که موش از آن گذر تواند کرد مقابل گربه رو و سگ رو. رجوع به تنبوشه شود.
موج ریلیRayleigh wave, R waveواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موج سطحی که موجب حرکت پسرونده و بیضیوار ذرات در محیط میشود
موشانباشتpack-rat middenواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از اشیا یا دستساختهها که گونهای موش از اطراف محل زندگی خود جمع و در لانه انبار میکند