گزانیلغتنامه دهخداگزانی . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میرعبدی بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار، واقع در 9000گزی باختر دشتیاری ، کنار راه مالرو دشتیاری به دج . هوای آن سرد، دارای 200 تن سکنه است . آب آنجا از باران تأمین میشود
مفصل زینیsaddle jointواژههای مصوب فرهنگستاننوعـی مفصل زلالهای که شبیه به زین است و امکان حرکت در جهات مختلف را امکانپذیر میسازد، مانند مفصل پایۀ شست
گرمخانه 2saunaواژههای مصوب فرهنگستاناتاقی ویژه با حرارت زیاد که ورزشکاران و افراد عادی معمولاً برای کاهش وزن از آن استفاده میکنند
تاسهpurse seine, purse, seine, purse net, seine netواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تور ماهیگیری که با بسته شدن بخش انتهایی، به یک کیسه بدل میشود و ماهیان و دیگر آبزیان نمیتوانند از آن خارج شوند
جان جانیلغتنامه دهخداجان جانی . (ص مرکب ) جانی جانی . در تداول عوام بدوستی که کمال یگانگی دارد گفته شود؛ چنانکه دوست جانی جانی گویند یعنی دوست یکدل و یکجان .
گزانیدنلغتنامه دهخداگزانیدن . [ گ َ دَ ] (مص ) گزیدن کنانیدن . (ناظم الاطباء). وادار به گزیدن کردن . اِعضاض . (منتهی الارب ). || جفا کردن و ستم نمودن . (ناظم الاطباء).
گزانیدنلغتنامه دهخداگزانیدن . [ گ َ دَ ] (مص ) گزیدن کنانیدن . (ناظم الاطباء). وادار به گزیدن کردن . اِعضاض . (منتهی الارب ). || جفا کردن و ستم نمودن . (ناظم الاطباء).