گشتهعطرoff aromaواژههای مصوب فرهنگستانعطری غیر از عطر طبیعی مادۀ غذایی که معمولاً براثر تغییرات نامطلوب و فساد در آن ایجاد میشود
سطح صاف یا موربی که در اثر حرکت اب از خلا ل ان بحرکت وعکس العمل دراید و غالبابشکل پرده یا باله ایستدیکشنری فارسی به عربیقارب مزعنف
رانش اثیرether driftواژههای مصوب فرهنگستانفرضیهای که بنا بر آن اثیر نسبت به کرۀ زمین در حرکت است متـ . رانش اتر
اتر تاجیcrown etherواژههای مصوب فرهنگستانواحد مولکولی متشکل از حلقهای با سه موضع اتصال یا بیشتر که میتوانند به یک عنصر مهمان در مرکز یا نزدیک به مرکز متصل شوند
کشش اثیرether dragواژههای مصوب فرهنگستانفرضیهای که بنا بر آن اثیر همراه با حرکت اجسام به حرکت درمیآید متـ . کشش اتر