لغتنامه دهخدا
گل حکمت . [ گ ُ ل ِ ح ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنچه بر ظرف گلی یا شیشه طلا کنند تا به آتش ترقیده نشود. (از آنندراج ) (از غیاث ). خاک خالص یک جزء زغال سوده موی خرد مقراض کرده نمک مکلس خطمی ، ریم آهن کلس پوست تخم مرغ از هر یک نیم جزء گرفته وبیخته و با سرکه یا لعابی یا ش