گنجشکان خاتونلغتنامه دهخداگنجشکان خاتون . [ گ ُ ج ِ ] (اِخ ) مادر سلطان ابوسعیدبهادرخان . رجوع به تاریخ گزیده چ عکسی ص 842 شود.
گنجشکانلغتنامه دهخداگنجشکان . [ گ ُ ج ِ ] (اِخ )ده کوچکی است از دهستان گور بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت که در 50000گزی جنوب خاوری تساردوئیه و 5000گزی جنوب راه مالرو ساردئیه به دارزین واقع شده و دارای 2
گنجشکانلغتنامه دهخداگنجشکان . [ گ ُ ج ِ ] (اِخ )ده کوچکی است از دهستان گور بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت که در 50000گزی جنوب خاوری تساردوئیه و 5000گزی جنوب راه مالرو ساردئیه به دارزین واقع شده و دارای 2
گنجشکانلغتنامه دهخداگنجشکان . [ گ ُ ج ِ ] (اِخ )ده کوچکی است از دهستان گور بخش ساردوئیه ٔ شهرستان جیرفت که در 50000گزی جنوب خاوری تساردوئیه و 5000گزی جنوب راه مالرو ساردئیه به دارزین واقع شده و دارای 2